اقتصاد سبز، اقتصادی است که در سایهٔ زندگی انسان‌های پیشرفته و عدالت اجتماعی پدید می‌آید در حالی که در آن خطرها و آسیب‌های زیست‌محیطی در کمترین میزان ممکن است. اقتصاد سبز یک اقتصاد یا توسعهٔ اقتصادی است که بر پایهٔ توسعهٔ پایا و آگاهی از اقتصاد بومی (سازگار با بوم) بنا نهاده شده‌است.اقتصاد سبز نوعی اقتصاد با هدف کاهش خطرات محیطی، کمبودهای اکولوژیکی و توسعه پایدار بدون تجزیه محیطی است. اگرچه، اقتصاد سبز ارتباط تنگاتنگ و نزدیکی با اقتصاد اکولوژیکی دارد، اما دارای کانون توجه کاربرد سیاسی تری است. ما بر این اعتقادیم که شرط و لازمه اقتصاد سبز نه تنها وجود اقتصاد کارآمد بلکه نیز اقتصاد منصفانه است. انصاف و عدالت حاکی از شناسایی و تشخیص ابعاد انصاف جهان و کشور، به ویژه تضمین گذر به اقتصاد کم کربن، منابع بر و جامعه فراگیر است. بسیاری از صنایع شروع به اتخاذ این رویکرد به عنوان روش مهم و حیاتی ترویج روش‌های سبز خود در جهانی سازی اقتصاد کرده‌ اند.پترو نیرو صبا در حال حاضر از پیمانکاران اصلی طرح جمع آوری گازهای همراه در جنوب کشور است. طرحی که با جمع آوری و استحصال شعله های سوزنده مشعل ها در نیمه جنوبی کشور، به عنوان اقدامی زیست محیطی و در راستای کاهش آلایندگی در جنوب کشور به عنوان طرح مهم دوستدار محیط زیست مطرح است. هرچند این طرح، به دلیل صرفه جویی ناشی از بازگرداندن گاز به چرخه مصرف، از نظر اقتصادی هم برای اقتصاد مهم و ارزشمند است.

ایجاد کار برای عموم متقاضیان در سطوح مختلف تخصصی، یکی از نشانه های موفقیت و رونق بخشیدن به اقتصاد است که در دو سطح حکمرانی دولتی و حکمرانی شرکتی به عنوان یک اصل مهم ارزیابی و قلمداد می شود. با ایجاد اشتغال، رضایت عمومی در جامعه افایش می یابد و چرخه زیست سالم به حرکت در می آید. ما بر این اعتقادیم که توسعه کارآفرینی در هر جامعه با ارتقا کیفیت وضعیت اقتصادی و اجتماعی آن جامعه همراه خواهد بود. مانند ایجاد تغییرات اجتماعی یا ایجاد یک محصول ابتکاری که وضعیت موجود زندگی روزمره را به چالش بکشد.کارآفرینی به عنوان یک تغییر در نظر گرفته می‌شود که لازمه آن ریسک کردن بر سر مسائلی است که افراد به طور معمول در شروع یک تجارت جدید با آن‌ها مواجه می‌شوند. این مسائل اغلب فاکتورهایی مهم‌تر از ارزش‌های معمول اقتصادی هستند زیرا اساسا کار ماهیتی چند بعدی دارد که ارزش‌های اقتصادی تنها بخشی از آن است.بر این اساس، ایجاد بیش از 5 هزار شغل در پروژه های بزرگ و متوسط مقیاس در سالهای اخیر، برگ زرینی در کارنامه این شرکت بخش خصوصی است که به آن افتخار کرده و برای بسط آن به رقمی چند برابری می کوشیم.

در حالی که الگوی انقلاب صنعتی چهارم عمدتا تحت تأثیر قابلیت فناوری‌های نوظهورجهت بهبود کارآیی و بهره ‌وری قرار دارد، صنعت نسل پنجم در انقلاب صنعتی پنجم به سمت تغییرات اجتماعی و واقعیات نوظهور سوق پیدا می‌کند. صنعت نسل پنجم بر فناوری و نوآوری به عنوان عناصر ضروری برای گذار به الگوی صنعتی جدیدی متمرکز است که به موجب آن، صنعت به طور فزاینده‌ای تاب‌آور شده و قادر است خود را با شرایط اجتماعی جدیدی تطبیق دهد که در آن تولید برای مرزهای سیاره‌ای ارزش قائل می‌شود و سلامتی کارگران صنعت در فرآیند تولید مورد تأکید اصلی قرار دارد.رویکرد تاب‌آوری تضمین می‌کند که تولید صنعتی قادر به تأمین و حمایت از زیرساخت کلیدی در دوران بحران است و تغییرات ژئوپلیتیکی و بحران‌های طبیعی مانند بیماری همه‌گیر کووید ۱۹ بر تضعیف رویکرد فعلی نسبت به تولید جهانی شده دلالت دارند. همچنین با ایجاد ظرفیت تولید تطبیق‌پذیر و فرآیندهای کسب‌وکار انعطاف‌پذیر به‌ویژه در مواردی که زنجیره‌های ارزش نیازهای اساسی نظیر مراقبت‌های بهداشتی یا امنیت را برطرف می‌سازند، می‌توان این مسأله را تعدیل کرد.ما نیز در صنعت نسل پنجم، توانایی جهت تحقق اهداف اجتماعی فراتر از مشاغل و رشد را به رسمیت شناخته می شناسیم و درواقع، به این واقعیت اذعان می‌ کنیم که صنعت می‌تواند به‌عنوان عاملی تاب‌آور جهت ایجاد رفاه عمل کند.

کسب و کارها برای رسیدن به اهدافشان، تامین منابع کلیدی و تمرکز بیشتر روی فعالیت های اصلی و بنیانی، نیاز به شرکایی دارند که بخشی از کار ها رو با هم شریک باشند. آشنایی با بخش شرکای کلیدی در بوم مدل کسب و کار و در نظر گرفتن این قسمت در طراحی بوم مدل کسب و کار برای مدیریت هزینه ها و کم کردن میزان ریسک کمک به سزایی می نماید.نوع مشارکت ها در طول حیات یک کسب و کار ممکن است تغییر کند. انواع مشارکت هایی که در سالهای شروع کسب و کار  ضروری هست، در مقایسه با مشارکت هایی که در سال های بعد انجام میشود، تفاوت بسیاری دارد. شرکای کلیدی باعث می شوند منابع کلیدی و فعالیت های کلیدی کسب و کار را دقیق شناسایی کنید تا بعد مشخص شود چه افرادی یا چه کسب و کارهایی میتوانند به شما برای تامین  منابع مورد نیاز با هزینه کمتر همراه باشند.

سازمانهای پیشرو امروزی در آغاز هزاره سوم، نگاهی متفاوت به کارکنان دارند. ارتقا نگرش به منابع انسانی به مثابه سرمایه و توجه به نیازهای کاری و معیشتی آنان، باعث می شود تا رشد و بهره وری سازمان افزایش چشمگیر و در عین حال پایداری داشته باشد. در واقع بر عکس روندهای قبلی که در مواردی انسانها قربانی توسعه بودند، روند جدید به سمت انسانی تر شدن تحولات و پیشرفت هاست. بر این اساس، اعتقاد بر این است که بهترین شیوه های نوآوری و فناوری، در جهت خدمت به بشریت و ایجاد زیست سالم و شاد برای آنهاست.  در این نگرش، توسعه پایدار به مدد ارزش گذاری به افراد و انسانهاست که محقق خواهد شد. این رویکرد، با تولید رضایت درونی بین کارکنان و خانواده آنان، میزان بهره وری و رشد سازمانها را نیز بهبود می بخشد و در عمل به شرایط برد – برد می انجامد. رویکرد دو سو توانی برای تقویت توانمندی توامان بنگاه و جوامع پیرامونی نیز در این زمینه قابل تفسیر است. ما به عنوان یک شرکت جوان و در حال توسعه، به موضوع به زیستی و شادکامی به گونه ای مشهود و موثر باور داریم و برنامه های سازمانی و طرح های تولیدی، اقتصادی و تجاری خود را بر این اساس تنظیم می کنیم.